شکل 1- عکسالعمل پتانسیل اسمزی به تغییرات پتانسیل آب در بخشهای هوایی (کولئوپتیل) گیاهچههای 6 روزه لاین های نسل F7 که دارای توانایی تنظیم اسمزی زیاد)• (و فاقد توانایی تنظیم اسمزی(° ) در برگ پرچم خود هستند و در معرض تنش آب حاصل از تبخیر آب در ظر? جوانهزنی قرار گرفتهاند . خطوط به روش حداقل مربعات (رگرسیون) ترسیم شدهاند تا جهت برآورد پتانسیل اسمزی در تورژسانس کامل و پتانسیل آب در تورژسانس صفر مورد استفاده قرار گیرند.
مراحل اولیه رشد هر گیاه از لحاظ برخی از جنبه های خاص فیزیولوژیکی نظیر توانایی گیاهچه ها در برگشت به حالت طبیعی پس از تحمل تنشهای شدید خشکی و هم چنین وابسته بودن گیاهچهها به مواد غذایی ذخیره شده در با?تهای ذخیره کننده غذا در بذرها با سایر مراحل رشدی تفاوت اساسی دارد. با این وجود، نتایج حاصل از آزمایشاتی که شرح آنها داده شد نشان میدهند که اختلا? بین ژنوتیپها از نظر میزان رشد اولیه آنها و هم چنین حفظ فشار تورژسانس خود با اختلافات موجود در تنظیم اسمزی بین آنها که در مراحل بعدی رشد قابل تشخیص و اندازه گیری هستند هماهنگی دارند.
شکل 2- رابطه بین رشد بخش هوایی (کولئوپتیل) گیاهچههای 5 روزه لاینهای نسل F7 که به مدت یک روز با قرار گرفتن در محلول پلیاتیلن گلیکول 6000 تحت تنش قرار گرفتهاند و ماده خشک بخش هوایی (دایرهها) و عملکرد دانه( مربعها) در همان لاینها که در شرایط مزرعهای زیر یک محافظ باران رشد یا?تهاند. هر نقطه نشان دهنده یک لاین است . علامتهای توپر نشاندهنده توانایی تنظیم اسمزی زیاد و علامتهای توخالی نشاندهنده توانایی تنظیم اسمزی کم هستند.
محاسبات انجام شده نشان داده است که بین اختلاف در میزان رشد گیاهچه ها در مراحل اولیه رشد با اختلاف در مقدار ماده خشک تولید شده و عملکرد دانه ژنوتیپ ها در شرایط مزرعه ای نیز همبستگی وجود دارد. بنابر این میتوان چنین استنباط نمود که در شرایط خشک اختلاف بین ژنوتیپ ها در توانایی تنظیم اسمزی می تواند باعث ایجاد اختلاف در میزان رشد و طویل شدن اندامها، هم در مراحل ابتدایی رشد و هم، در مراحل بعدی آن باشد.
انتظار می رود که در نتیجه تنظیم اسمزی سطح تعرق کننده وهم چنین فتوسنتز کننده بزرگتری ایجاد شود. سطح جذب کننده آب ،یعنی میزان تراکم ریشه ها نیز بیشتر خواهد شد. علاوه بر افزایش مقدار فتو سنتز، تعادل هورمونی مطلوبی نیز ایجاد شده و مثلاً میزان آبسیسیک اسید کم خواهد شد. باید توجه داشت که اگر ژنوتیپهایی که رابطه خویشاوندی نداشته باشند یعنی ژنوتیپهایی که از تلاقیهای متفاوتی بدست آمده باشند را مورد استفاده قرار دهیم چون واکنش رشد گیاهان به تنش آب در مراحل جلوتر رشد تحت الشعاع واکنشهای سازگاری که در مراحل ابتدایی رشد و در هنگام جوانه زنی وجود ندارند قرار میگیرند که میتوانند بسته به ژنوتیپ متفاوت باشند، لذا پیدا کردن چنین همبستگیهایی بین آنها به سادگی امکان پذیر نخواهد بود. مقدار آب موجود و فشار تورژسانس سلول ها تحت تأثیر عوامل متعددی قرار دارد این عوامل به نوبه خود با کنترل میزان تعرق، پتانسیل آب سلول ها را تحت تأثیر قرار میدهند. عواملی نظیرسرعت رشد ، تکامل و میزان پیر شدن برگها، زاویه آنها ،میزان لوله شدن آنها و مقدار چربی که در سطح کوتیکول قرار دارند میتوانند مقدار انرژی تابشی جذب شده را تحت تاثیر قرار دهند.علاوه بر این مقدار آب و فشار تورژسانس سلولها تحت الشعاع ?رآیند تنظیم اسمزی در خود سلولها قرار دارد. اختلاف در مقدارعملکرد ژنوتیپها نیز تحتالشعاع مقدار مواد فتوسنتزی است که به دانه ها تخصیص داده میشوند. تغییرات در میزان مواد فتوسنتزی اختصاص داده شده به دانهها شاخص برداشت را تغییر میدهد. بر اساس مدلی که گرین و همکاران ارائه داده اند. میزان رشد و توسعه ریشهها و اندامهای هوایی(r) برابر با حاصلضرب اختلا? فشار تورژسانس(p) با عاملی بنام آستانه تولید دیواره سلولی (y) در ضریب تولید دیواره میباشد.
لذا انتظار میرود که اختلاف در میزان حفظ فشار تورژسانس در پاسخ به بروز تنش آب که ناشی از اختلا? در توانایی تنظیم اسمزی بین ژنوتیپها است باعث اختلاف در میزان رشد ریشهها و اندامهای هوایی گردد. همبستگی بین مقادیر تورژسانس و رشد در کولئوپتیلها و ریشههایی که در معرض خشکی قرار گرفتهاند، این ایده را مورد تأیید قرار میدهند.
روز پس از قرار گرفتن گیاهچهها در معرض تنش ماتریک که در اثر قراردادن ظرو? جوانهزنی در معرض تبخیر هنگامیکه طول کلئوپتیل به 1 میلیمتر رسیده است اندازهگیری شدهاند. تنش کم بوسیله آبیاری ظروف با فیتیله حاصل شدهاست . پتانسیل آب بر حسب (Mpa) و طول و رشد بر حسب (mm) اندازه گیری شدهاند.
با کاهش پتانسیل آب، پتانسیل اسمزی در هر دو دسته کاهش اما روند کاهش در دو گروه متفاوت میباشد.(شکل1). در ژنوتیپهای فاقد توانایی تنظیم اسمزی یک رابطه خطی بین کاهش پتانسیل اسمزی و کاهش پتانسیل آب دیده میشود که از 1/0± 6/0- مگاپاسکال درحالت آماس کامل شروع و تاحدود 2/0±2/1- مگاپاسکال در حالت آماس ص?ر ادامه دارد. با این وجود در ژنوتیپ های دارای توانایی تنظیم اسمزی یک رابطه خطی بین کاهش پتانسیل اسمزی با کاهش پتانسیل آب از 1/0±5/0- مگاپاسکال در حالت آماس کامل تا 3/1- مگاپاسکال وجود دارد که باعث حفظ ?شار تورژسانس می گردد. بعد از این تا هنگامیکه پتانسیل آب به 1/0±2- مگاپاسکال میرسد فشار تورژسانس به صفر کاهش مییابد.
روشهای تشخیص توانایی تنظیم اسمزی در گندم
روش اندازه گیری میزان رشد کولئوپتیل درشرایط خشک به عنوان یک شاخص جهت تشخیص توانایی تنظیم اسمزی در گندم بحث خواهیم نمود. نتایج آزمایشاتی که تا اواسط دهه 80 ادامه داشتند نشان داده بودند که بین برگ پرچم ژنوتیپ های مختلف گندم از لحاظ توانائی تنظیم اسمزی اختلا?ات اساسی وجود داشته و این اختلافات در توانائی تنظیم اسمزی با میزان ماده خشک و عملکرد تولید شده در شرایط مزرعه همبستگی دارد. همچنین معلوم شده بود که عملکرد بیشتر ژنوتیپ های دارای توانائی تنظیم اسمزی ناشی از زیادتر بودن شاخص برداشت و میزان تبخیر و تعرق آنها می باشد. به نظر می رسید که با انتخاب ژنوتیپهای دارای توانایی تنظیم اسمزی در شرایط خشک می توان محصول را به طور قابل ملاحظه ای افزایش داد با وجود اینکه تشخیص ژنوتیپ های مطلوب از لحاظ توانایی تنظیم اسمزی با اندازه گیری پتانسیل آب ، پتانسیل اسمزی ومحتوی آب نسبی در شرایطی که خشکی اعمال می شود و کاربرد روش هایی که تا کنون ذکر شده است امکان پذیر است اما هنگامی که تعداد ژنوتیپهای مورد مطالعه زیاد باشند کاربرد این روش ها، پر زحمت و بسیار وقتگیر خواهد بود.
لذا روش ساده تری برای تشخیص ژنوتیپهای مطلوب مخصوصاً در برنامه های اصلاحی که تلاقی در آنها صورت می گیرد و در نسل های ت?کیک تعداد زیادی لاین به دست می آید ، موردنیاز خواهد بود. متاس?انه تا آن موقع هنوز چگونگی وراثت و ژن مسئول در بروز تنظیم اسمزی شناسائی نشده بودند. و همان طور که جلوتر ذکر خواهد شد بعد از شناسایی ژن مذکور روشهای ساده تری برای شناسایی ژنهای مطلوب ارائه شدند.
ولی در این مرحله تصور بر این بود که در صورتی که بتوان توانائی تنظیم اسمزی را در همان هفته اول رشد گیاه یعنی هنگامی که کولئوپتیل و ریشه چه درحال رشد هستند با استفاده از صفات رشدی آنها تشخیص داد ، این مشکل تاحد زیادی ساده خواهد شد. اتفاقاً در همان سالها گزارشی منتشر شده بود مبنی براینکه طول کولئوپتیل در دو ژنوتیپ با توانایی اسمزی متفاوت ، فرق می کند . لذا چنین انتظار میرفت که اختلاف ژنوتیپها ناشی از اختلاف در رشد سلولها که خود ناشی از افزایش مواد محلول برای حفظ تورژسانس وافزایش حجم سلول است ، باشد . البته همبستگی بین رشد ومیزان حفظ تورژسانس در برگهای کاملاً رشد یافته در چند ژنوتیپ قبلاً بدست آمده بود اما اینکه این همبستگی در اندامهای در حال رشد مثل کولئوپتیل هم وجود داشته باشد مشخص نبود حتی بعضی از دانشمندان یک همبستگی منفی بین میزان طویل شدن و فشار تورژسانس یافته بودند .خوشبختانه بعدا معلوم شد که این همبستگی ها غیر واقعی و در واقع ناشی از اثرات حاصل از نحوه برش دادن بافت روی غلظت شیره سلولی می باشد. بااین حال خوشبختانه گزارشات زیادی مبنی بر وجود اختلافات ژنتیکی از لحاظ میزان طویل شدن ریشه و ساقه در گیاهچههای مختلف وجود داشت بنابراین با فراهم بودن این اطلاعات فقط باید مشخص میگردید که آیا می توان این اختلافات را به اختلا? در توانائی تنظیم اسمزی نسبت دادیا خیر .
آزمایش مربوطه بسیار ساده بود بعد از انتخاب 6 لاین از نسل که از تلاقی دو والد متضاد از لحاظ توانایی تنظیم اسمزی بدست آمده بودند، این لاین ها به دو دسته دارای تواتائی تنظیم اسمزی و فاقد توانائی تنظیم اسمزی تقسیم شدند. تقسیم بندی بر اساس آزمایشاتی که روی واکنش برگ پرچم در حفظ تورژسانس در شرایط خشک (به روشهائی که در شمارههای قبلی ذکر گردید) صورت گرفت. بذور پس از جوانه زنی در محلول 20 درصد وزنی پلی اتیلن گلیکول با وزن ملکولی 6000[1][1] که پتانسیل آب آن 45/0- مگاپاسکال میباشد قرار گرفته و در شاهد فقط آب اضافه شد. پس از 21 ساعت در حرارت 22 درجه سانتیگراد طول کولئوپتیل اندازه گیری شد. تنش آب با اضا?ه کردن مقادیر متفاوت آب نیز اعمال شد. دراین روش چون تنش در طول دوره جوانه زنی حاکم بوده است می توان با اطمینان از بروز واکنش اسمزی در برابر آن، پتانسیل اسمزی و پتانسیل آب جوانه ها را اندازه گیری نمود. طول ساقهچه و ریشهچه، مقادیر محتوی نسبی آب، پتانسیل آب و پتانسیل اسمزی نیز اندازه گیری شدند. در آزمایش سوم که در حرارت 22 درجه سانتیگراد و رطوبت نسبی 76 درصد انجام شد، تنش آب با باز گذاشتن درب ظر? که باعث تبخیر تدریجی آب و در نتیجه بروز تنش میگردید اعمال شد. در تیمار شاهد، آب با استفاده از یک رابط نخی که یک سر آن در ظرف آب و سر دیگر در ظرف جوانه زنی قرار داشت مداوماً به محیط اضافه شد پس از دو روز طول کولئوپتیل و مقادیر پتانسیل آب و پتانسیل اسمزی در چند نمونه اندازه گیری شدند.
می شود اما این اختلافات هیچگونه همبستگی معنیدار با تنظیم اسمزی ندارند.
جدول 1 : متوسط طول (L)و رشد (G)گیاهچه های ژنوتیپ های مختلف گندم که دارای توانایی تنظیم اسمزی زیاد و توانایی تنظیم اسمزی کم در برگ پرچم هستند در حضور یا عدم حضور پلی اتیلن گلیکول 6000 که بر حسب مقدار محتوی آب نسبی (بر حسب درصد) در پتانسیل اسمزی 5/2- مگاپاسکال داده شده است. طول و رشد هر دو بر حسب میلی متر هستند.
گندم عمده ترین محصول زراعی کشور است. سطح زیر کشت گندم آبی و دیم کشور در سال 1380 به ترتیب27/2 و51/3 میلیون هکتار و متوسط عملکرد آن در شرایط آبی و دیم به ترتیب 3 و 7/0 تن در هکتار بوده است. نرخ خودکفایی گندم در سال های مختلف بین 60-80 درصد نوسان داشته است. در صورتی که متوسط عملکرد در شرایط آبی و دیم به ترتیب تا سطح 8/4 و16/1 تن در هکتار افزایش یابد، خودکفایی در تولید این محصول تحقق خواهد یافت(کشاورز و همکاران، 1380).
مهم ترین عوامل تآثیرگذار در کاهش عملکرد گندم کشور به شرح زیر می باشند(آهون منش،1371):
× پایین بودن آگاهی و دانش علمی و عملی کشاورزان
× نارسایی در تآمین و توزیع به موقع نهاده های کشاورزی(بذر، کود، سم و …)
× بالا بودن میزان ضایعات در مراحل مختلف تولید
× محدود بودن منابع آب و یا عدم وجود نظام صحیح آبیاری در اغلب مناطق کشور
× خسارت آفات، بیماریهای گیاهی، علف های هرز و عدم مدیریت صحیح کنترل آنها
× عدم مصرف صحیح و بهینة کودهای شیمیایی و یا کمبود و عدم توزیع به موقع آنها
× کاربرد غیر اصولی و نامنظم ماشین آلات و ادوات کشاورزی
× عدم توسعة مکانیزاسیون کشاورزی در بسیاری از نظام های بهره برداری
× کمبود وسایل، ابزار و اعتبار در زمینه های مختلف تحقیق، ترویج و آموزش کشاورزی
× کمبود سرمایه گزاری در تولید محصولات کشاورزی
× نارسایی سیاست ها و برنامه های کشور برای تولید محصولات کشاورزی
آزولا میهمان ناخوانده ( شیطان سبز )
ریشه کلمه آزولا یونانی است به معنی «در خشکی مردن». وجه تسمیه آن هم شاید به خاطر محل زندگی این گیاه باشد چرا که آزولا وابسته به آب است و به طور کلی مرطوب پسند. این گیاه در همزیستی با جلبکی سبز- آبی به نام آنابینا توانایی جذب ازت مولکولی هوا را پیدا می کند. زادگاه اولیه این سرخس، آمریکای شمالی است ...
‹‹ آیا تا کنون درمورد این گیاه چیزی شنیده اید››؟
ریشه کلمه آزولا یونانی است به معنی «در خشکی مردن». وجه تسمیه آن هم شاید به خاطر محل زندگی این گیاه باشد چرا که آزولا وابسته به آب است و به طور کلی مرطوب پسند. این گیاه در همزیستی با جلبکی سبز- آبی به نام آنابینا توانایی جذب ازت مولکولی هوا را پیدا می کند. زادگاه اولیه این سرخس، آمریکای شمالی است .آزولا نوعی سرخس است با برگهای کوچک به رنگ سبز تیره تا قرمز قهوهای. طول این گیاه نهایتا به 5/2 سانتی متر میرسد. این گیاه برای اولین بار در سال 1873 میلادی شناسایی شد و تاکنون هفت گونه از این گیاه در جهان به ثبت رسیده است. آزولا در همزیستی با جلبک سبز، آبی قابلیت جذب نیتروژن هوا را به دست میآوردکه وظیفه تامین مواد غذایی جلبک به عهده آزولا است و جلبک نیز در مقابل ازت مورد نیاز آزولا را فراهم میکند. آزولا در شرایط مناسب روزانه میتواند 2 تا 4 کیلوگرم ازت به هر هکتار مزرعه ارایه کند که معادل 10 تا 20 کیلوگرم سولفات آمونیوم است امروزه دردنیا به سرخس آزولا به چشم یک علف هرز نگریسته نمی شود، بلکه آن را یک گیاه مفید و منبع غذایی به حساب می آورند جالب است بدانید که یکی از دلایل شکست آمریکا در ویتنام کشت آزولا در مزارع برنج ویتنام بود. چون این گیاه با رشد سریع خود هم غذای مردم ویتنام را فراهم می آورد، هم غذای دام و طیور آنها را. آزولا گیاه سرشار از پروتئین بوده و بتاکاروتن آن از هویج بیشتر است.
آزولا درایران
جلبک آزولا یکی از گونه های گیاهی وارداتی است که در دهه اخیر تمام و یا اکثر مردابها و شالیزارها و برکه های شمالی را به سلطه خود در آورده است . در مدت زمان بسیار کمی از طریق کانالهای آبیاری، رودخانهها، گسترش پیدا میکند. به طوریکه یک توده کوچک آزولا در عرض 3 روز به دو برابر افزایش پیدا میکند .حتماً کسانی که در تابستان به شمال ایران مسافرت نموده اند وسری به این مناطق زده اند فرشی زیبایی را مشاهده می کنند سبزرنگ که اکوسیستم شمال را تحت اثر سوء قرارداده است . آزولادراواخر سال ۱۳۶۳متناسب سازگاری با مناطق شالیکاری باهدف تولید کود ازته به صورت طبیعی برای مناطق برنج خیز از کشور فیلیپین وارد ایران شده است.اما پس از مدت کوتاهی همه متوجه مشکلی بزرگتر شدند که گریبان این مناطق را گرفته. این سرخس، ظرف مدتی کوتاه از طریق کانال های آبیاری و رودخانه در محدوده ای وسیع پراکنده شده و به تمام آب های سطحی شمال کشور به خصوص گیلان ، مازندران وگلستان راه پیدا کرد. این گیاه با برگ های ریز و رشدسریع، سطح آبها را می پوشاند و مانع رسیدن نور خورشید و اکسیژن به درون آب می شود. علاوه بر این با مصرف اکسیژن و مواد غذایی و بالا بردن اسیدیته آب، این زیستگاه ها را تضعیف کرده تا جایی که رفته رفته تنوع گیاهی و جانوری زیستگاه به نابودی کشیده می شود. وبه خاطرنداشتن دشمن طبیعی و شرایط خوب زیستی به یک گیاه مهاجم و مرگآور تبدیل شد.
جلبک آزولا دارای خصوصیاتی منحصر بفرد بوده ، بطوریکه توانائی سازگاری آن با محیط بسیار اعجاب آور است و براحتی و با سرعت زیاد با هر محیطی مانوس میشود. ریشه های آویزان و معلق در آب این گیاه ، براحتی این امکان را بآن میدهد که تغییر مکان داده و با جریان آب بسهولت جابجا گردد و یکی از علل پراکندگی سریع آن نیز همین موضوع است
آزولا ، بمجرد ثابت شدن در یک مکان ، شروع به تکثیر میکند و ظرف مدت کوتاهی ، تمام سطح آب را می پوشاند، بطوریکه هیچ روزنه ای برای ورود نور خورشید به درون آب، وجود نخواهد داشت. ریشه های معلق جلبک ، تمام و یا اکثر املاح آب را جذب و صرف رشد و تکثیر خود میکند. طبیعی است ، وقتی نور بدرون آب نفوذ نکند و مواد مغذی هم که نباشد ( یا کم باشد ) دیگر از رشد گیاهان آبزی دیگر و همچنین دیگر آبزیان مثل فیتوپلانگتونها و... خبری نیست . با توقف و یا کند شدن رشد این آبزیان مفید ، در داخل آب اکسیژن تولید نخواهد شد و بهمین دلیل جانوران آبزی مثل ماهیها و موجودات ذره بینی قادر به رشد و تکثیر نبوده و سیر نابودی را در پیش میگیرند. در عوض سیستمهای غیر هوازی شروع به فعالیت کرده و مرداب یا برکه را تدریجا به سیاهچاله هائی بد بو و غیر قابل زیست ، تبدیل میکند.از آنطرف هم موقعی که مردابها خالی از موجودات آبزی گردند، دیگر مکان مناسبی برای پرندگان مهاجر نخواهد بود .
با این وصف ، بهمین سادگی اکوسیستم منظم چندین هزار ساله موجود بهم ریخته و رو به نابودی خواهد رفت و ما هم در حال نظاره و تماشا نشسته ایم.این جلبک در شالیزارها هم بعنوان یک رقیب جدی برنج در استفاده از املاح معدنی و مواد مغذی آب ، قرار گرفته و از رشد مناسب برنج جلوگیری کرده و قطعاً در صورت صحت این امر ، هزینه کشت برنج را بخاطر استفاده بیشتری که باید از کود شیمیائی بشود، بالا میبرد. علاوه بر آنکه روند افزایشی استفاده از کود شیمیائی در طولانی مدت هزینه های سرمایه ای فوق العاده ای را بر مهمترین منبع حیات بشر یعنی خاک ، تحمیل میکند که اصلا جبران پذیر نمیباشد.
کارشناسان شیلات معتقدند رشد شناور و سرطانی آزولا در سطح تالابها مردابها وشالیزارهای شمال باعث شده است تا اکثر گیاهان بومی منطقه به دلیل خفگی نابود شوند و نفس زندگی این اکوسیستم چندین هزار ساله به شماره افتد. هر چه هست آزولا زیستگاههای آبی شمال کشور به خصوص گیلان ومازندران را شدیدا تحت فشار قرارداده است و اگر روند رشد این گیاه به همین صورت ادامه یابد معلوم نیست بر سر این اکوسیستم منحصر به فرد جهانی چه خواهد آمد. و اینگونه شد که آزولا در مدت زمانی اندک پوشش یکپارچه و در هم تنیدهای را روی منابع آبی شمال کشور گستراند.
معرفی گیاه کروتون
یکی از رنگینترین گیاهان آپارتمانی است و به خاطر رنگی بودن و فرم برگهای آن مورد توجه است، نیاز شدیدی به رطوبت دارد و به همین علت بهتر است به صورت کپهای و مخطوط با گیاهان آپارتمانی دیگر در گلدانهای بزرگ وفلاور باکسها کاشت گردد تا از رطوبت حاصله از گیاهان دیگر بهره گیرد ...
فارسی اصیل : تارفل (تار= سر، فل = برگ) (اشاره به معنی سر و استفاده از برگهای رنگین آن برای تاج)
فارسی رایج: کروتون (کرچک هندی) نام انگلیسی : کروتون croton
یکی از رنگینترین گیاهان آپارتمانی است و به خاطر رنگی بودن و فرم برگهای آن مورد توجه است، نیاز شدیدی به رطوبت دارد و به همین علت بهتر است به صورت کپهای و مخطوط با گیاهان آپارتمانی دیگر در گلدانهای بزرگ وفلاور باکسها کاشت گردد تا از رطوبت حاصله از گیاهان دیگر بهره یرد. محیط ساکت و بدون جریان هوا و گرم و یکنواخت بودن درجه حرارت از احتیاجات دیگر این گیاه زیباست. اگر چه نیاز شدیددی به آب دارد ولی باید مواظب بود سوراخ ته گلدان همیشه باز باشد تا خاک گلدان باتلاقی نگردد . زمستان گذرانی آن کمی مشکل بوده و به طور کلی با توجه به شرایط سخت زیستی بهتر است در فصل بهار و تابستان از آن استفاده گردد. رنگ و شکل برگ با توجه به واریتهها فرقهای اساسی دارد، لکههای تیره صورتی، نارنجی، قهوهای و ارغوانی در برگهایی با زمینه سبز تیره منظره بسیار جالبی به برگها میبخشد، برگهای جدید و جوان با رنگ سبز ظاهر و به مرور لکههای رنگی در آنها بوجود میآیند.
نیازها :
نور: به نور شدید احتیاج دارد باید توجه داشت که نور مستقیم آفتاب به گلدانهای زیر دو سال صدمه وارد مینماید، سایه رنگها را از بین میبرد، حتیالامکان از جابجایی گلدان خودداری گردد.
دما: سعی گردد درجه حرارت ثابت نگه داشته شود، در تابستان 27 درجه و در زمستان 15 درجه سانتیگراد و بطور معدل 20 درجه سانتیگراد بهترین شرایط حرارتی برای آن است.
آبیاری : اجازه ندهید سطح گلدان شما خشک شود 3-2 بار در هفته در تابستان ور هر 4 روز یکبار در مزستان کافی است، در زمستان آبیاری با آب ولرم توصیه میگردد، جهت تامین رطوبت بهتر گلدان را درون گلدان بزرگتری قرار دهید و حدا فاصل بین دو گلدان با خزه مرطوب پر کنید، قرار دادن تعددی قلوه سنگ بین گلدان و زیر گلدانی در جلوگیری از باتلاقی شدن خاک موثر است.
رطوبت: در تابش اشعه مستقیم آفتاب غبار پاشی نکنید.
در تابستان احتیاج به غبار پاشی روزانه دارد. ولی در زمستان هفتهای یکبار کافی است (بطریقه غبار پاشی و تامین رطوبت دائمی مصور مراه فرمائید)
تغذیه: در فصلهای رشد (بهار و تابستان) هر دو هفته یک بار از مواد غذایی محلول همراه با آب آبیاری استفاده گردد.
خاک مناسب : بهترین خاک مخلوطی از خاک برگ، خاک باغچه و ماسه شسته نرم است، کف گلدان باید دارای مقداری ماسه و ریگ باشد تا آب اضافی از گلدان خارج گردد.
تعویض گلدان: با توجه به مشکل بودن شرایط نگهداری حدود 90 درصد از آنها قبل از اینکه احتیاج به تعویض گلدان داشته باشند از بین میروند ولی بر هر صورت حجم ریشه و سنگ گیاه معرف تعین اندازه گلدان و مناسبترین زمان تعویض بهار است.
تمیز نمودن برگها: برگها را هر هفته با پارچه یا اسفنج مرطوب تمیز نمایید، مواد براق کننده شیمیایی روزنهها را مسدود مینماید از آنها استفاده نکنید.
تکثیر : انتخاب قلمههای جوان و کاشت در بستری از ماسه نرم و نگهداری در گلخانه گرم و مرطوب در بهار، خوابانیدن هوائی ساقهها در بهار یا پائیز
تنوع در رنگ برگها وجود لکههای زرد و قرمز و قهوهای در متن سبز و براق بودن آنها معرف سلامت گیاه است در هنگام خرید به این مشخصهها توجه فرمائید.
رطوبت: جهت تامین رطوبت در تابستان هر روز غبار پاشی با آبفشان لازم است در زمستان هفتهای یکبار کافی است، رطوبت دایمی و پایدار با اضافه نمودن آب به زیر گلدانی سنگریزهدار تامین میگردد دقت نمایید که ته گلدان با آب در تماس نباشد.
برگها کمرنگ و رنگ سبز روشن بخود گرفتهاند: محیط تاریک است گلدان را به محل روشنتری انتقال دهید.
برگها با لکههای قهوهای سقوط میکند: هوای آلوده آشپزخانه یا گاز نفتی عامل آن است، علت را برطرف کنید.
برگها زرد رنگ شده و سطح زیرین آنها مملو از تار عنکبو است: کنه ریز قرمز عامل آن است، با سم کنهکش هر دو هفته یکبار گیاه را سمپاشی نمایید. غبار پاشی در کاهش آفت موثر است.
ساقه پوشیده و برگها میریزند: آبیاری بیش از اندازه عامل آن است، در فاصله بین دو آبیاری اجازه دهید سطح خاک خشک شود و سپس آبیاری کنید.
برگها در تمام اندام گیاه میریزند: تغییرات شدید درجه حرارت باعث این عارضه است، درجه حرارت را ثابت نگهدارید.
برگهای پایین بودته ریزش مینمایند: هوا سرد و خشک است، گلدان را به محل گرمتر منتقل و با آبفشان غبار پاشی کنید.
برگهای جوان خیلی ریز و کم رشد هستند : به تغذیه مصنوعی احتیاج دارد طبق دستور عمل نمایید.
لکههای قهوهای روی برگها ظاهر میشوند: غبار پاشی در آفتاب انجام شده این عمل را در سایه انجام دهید.
برگها منقبض شدهاند: گیاه تشنه و هوا گرم است،گیاه را فوراً آبیاری و غبار پاشی و به محل خنکتری منتقل نمایید.
زخمهای پنبهای شکل سفید رنگ روی برگها و در قاعده آنها به چشم میخورد: با پارچه آغشته به سم حشرهکش آفت را از بین ببرید و یا هر 14 روز یکبار طبق دستور با سم سمپاشی نمایید.
برگها رنگ خود را از دست داده و روی آنها لکههایی مشاهده میشوند: حشره آفت عامل آن است با سم حشرهکش نفوذی موجود در باراز طبق دستور هر دو هفته یکبار سمپاشی نمایید تا علایم برطرف گردند.
یکی خوابش سنگین میشه تخت میشکنه
بعد که از خواب میپره دستش میشکنه
فرداش از مرحله پرت میشه پاش هم میشکنه
میزنه به سرش سرش هم میشکنه
همون یارو خودش رو میزنه به اون راه گم میشه
کلی اعصابش خوردمیشه نوار خالی گوش میده
یه هو می خوره زمین تا خونه سینه خیز میره
جلو پمپ بنزین سیگار میکشه میگن آقا اینجا پمپ بنزینه سیگارنکش میگه اهه من جلو بابام هم سیگار میکشم
یه روز میخوره به شیشه میگه عجب هوای سفتی
روز بعد میخوره به دیوار کمونه میکنه
فرداش باز میخوره به دیوار میگه ببخشید
پس فرداش باز میخوره به دیوار وای میسته پلیس بیاد
دوپینگ میکنه برا اینکه کسی نفهمه آخر میشه
میره تظاهرات می بینه شلوغه ، برمیگرده
میره لایه اوزون رو میدوزه میمونه اون ورش
میره پشت بوم می خوابه سردش میشه در پشت بوم رو میبنده
بعد از این همه اتفاق بی هوا از خونه میره بیرون خفه میشه
یه آبادانیه با یه فرانسویه راه میرفتن، فرانسویه می گه: ما ایفل رو ? ماهه ساختیم، فلان جا رو ? ماهه، خلاصه، هی گفت و گفت تا این که آبادانیه چشمش به برج آزادی افتاد، یهو گفت: ای بابا، این که الان اینجا نبود!!!
*********************************************
از یکی میپرسن: چند تا بچه داری؟ 4 تا از انگشتاشو نشون میده، میگه: 3 تا! ملت کف میکنن، میگن: بابا اینا که 4تاست؟ یکی انگشت کوچیکشو نشون میده، میگه: این بچه همسایمونه، ولی همیشه خونه ماست
*********************************************
آبادانیه میخواسته بره خواستگاری، دیرش شده بوده حواسش پرت میشه شلوارش رو پشت و رو میپوشه و با عجله میدوه تو خیابون، یهو یک ماشین میاد میزنه درازش میکنه وسط خیابون. رانندهه میاد بالا سرش، میگه: طوریت که نشده؟ آبادانیه یک نگاه به سر تا پاش میکنه، چشمش میافته به شلوارش، میگه: چی چیو طوری نشده، ولک زدی حسابی پیچوندی
*********************************************
آرداواس بعد بیست سال از آمریکا برمیگرده ایران و یک ساندویچ فروشی میزنه. روز اول، یکی میاد میگه: قربون دستت، یک ساندویچ سوسیس بده. آرداواس که هنوز خوب از حال و هوای دیار کفر درنیومده بوده، میپرسه: "تو گو" بدم؟ یکی شاکی میشه، میگه: نه مرتیکه، تو نون بده!
*********************************************
یکی تو یک شب برف و بورانی داشته از سر زمین برمیگشته خونه، یهو میبینه یکجا کوه ریزش کرده، یک قطار هم داره ازون دور میاد! خلاصه جنگی لباساشو درمیاره و آتیش میزنه، میره اون جلو وامیسته. راننده قطاره هم که آتیشو میبینه میزنه رو ترمز و قطار وا میسته. همچین که قطار واستاد، او یک نارنجک درمیاره، میندازه زیر قطار، چهل پنجاه نفر آدم لت و پار میشن! خلاصه اونو رو میگیرن میبیرن بازجویی، اونجا بازجو بهش میتوپه که: مرتیکه خر! نه به اون لباس آتیش زدنت، نه به اون نارنجک انداختنت! آخه تو چه مرگت بود؟! طرف میزنه زیر گریه، میگه: جناب سروان به خدا من از بچگی این دهقان فداکار و حسین فهمیده رو قاطی میکردم
*********************************************
یکی رفته بوده تماشای مسابقه دو و میدانی، وسط مسابقه از بغلیش میپرسه: ببخشید، اینا واسه چی دارن میدون؟! یارو میگه: برای اینکه به نفر اول جایزه میدن. یکی یه خرده فکر میکنه، میپرسه: پس بقیشون واسه چی دارن میدون؟
*********************************************
یکی ساعت سه نصفِ شب زنگ میزنه صدا و سیما، میگه: ببخشید آقا به نظرِ شما الان آقای خامنهای خوابه؟ یارو میگه: نمیدونم ولی احتمالاً باید خواب باشن. یکی میگه: معذرت میخوام؛ ولی آقای رفسنجانی چی، ایشون هم خوابه؟ یارو میگه: نمیدونم ولی یحتمل ایشون هم خواب باشن. یکی میگه : ببخشید ولی آقای احمدی نژاد چی؟ یارو میگه:باید خواب باشن . یکی میگه: پس دمت گرم حالا که همه اینا خوابن یه شو هندی بذار حال کنیم
*********************************************
عملیه شب جمعه نشسته بوده تو حیاط واسه خودش بساط میزونی جور کرده بوده و تو حال بوده، که یهو یک توپ از آسمون میاد میزنه بساط منقل و وافورش رو به گند میکشه. خلاصه بدبخت صاب وافور همینجوری هاج و واج نشسته بوده داشته به شانس گند خودش لعن و نفرین یکرده که یهو صدای زنگ در بلند میشه و حالا زنگ نزن کی زن! جناب عملی با هزار بدبختی، خودشو میرسونه دم در، میبینه پشت در یک بچه ده-یازده ساله واستاده، هی داد میزنه: توپم...توپم! یارو خیلی شاکی میشه، میگه: ای بی ظرفیت! بابا خوب منم توپم... دیگه نمیام کاسه کوزه مردم رو بهم بزنم که
*********************************************
یکی میره قنادی، میگه: ببخشید کیک هفتاد طبقه دارید؟! یارو میگه: نخیر نداریم. فردا دوباره یکی میاد، میپرسه: شرمنده، کیک هفتاد طبقه دارید؟ باز قناده میگه: نخیر نداریم. خلاصه یک هفته تمام هر روز کار یکی این بوده که بیاد سراغ کیک هفتاد طبقه بگیره و قناده هم هرروز جواب میداده که نداریم. آخر هفته قناده باخودش میگه این بابا که مشتری پایس... بگذار یک کیک هفتاد طبقه براش بپزیم، یک پول خوبی هم شب جمعهای بزنیم به جیب. خلاصه بدبخت قناد تمام پنج شنبه-جمعه رو میگذاره یک کیک خوشگل هفتاد طبقه ردیف میکنه. شنبه اول صبح یکی میاد، میپرسه: ببخشید، کیک هفتاد طبقه دارید؟! یارو با لبخند بر لب میگه: بعله که داریم، خوبشم داریم! یکی میگه: قربون دستت، 500 گرم از طبقة بیست چهارش به ما بده
*********************************************
بهمن و علی(اصفهانی) سرباز بودن. بهمن میمیره، علی میره برای خانواده بهمن تلگراف بزنه که بهمن مرده. مسئول تلگرافخونه میگه: هر کلمه هزار تومان، برای تاریخ و امضا هم پول نمیگیریم. علی میگه بنویس: بهمن تیر خرداد مرداد !
*********************************************
آرنولد میره آبادان، همون شب اول آبادانیه تو خیابون بهش گیر میده که: ولک تورو جون بوات.. تو رو جون ننت، فردا ما رو تو خیابون دیدی بهم سلام کن! خلاصه اونقدر التماس میکنه، تا آخر آرنولد قبول میکنه. فرداش آبادانیه داشته با دو سه تا از رفیقاش تو خیابون چرخ میزده، یهو ارنولد میاد میگه: سلام عبود! آبادانیه میگه: اَاهه ... باز این سیریش اومد!
*********************************************
معلم: الفبای فارسی رو بگو ببینم. شاگرد: الف – ب – پ – ت – ث – چهار – پنج – شش – هفت... معلم: الفبای انگلیسی رو بگو ببینم. شاگرد: ا – بی – سی – چهل – پنجاه – شصت – هفتاد... معلم: الفبای یونانی رو بگو ببینم. شاگرد: آلفا – بتا – ستا – چهارتا – پنجتا ... معلم: نخواستم بابا یه شعر بگو. شاگرد: نابرده رنج گنج – پنج – شش – هفت...
*********************************************
در نیویورک خانم مستر اسمیت رفت پیش وکیل دادگستری و گفت: من میخوام از شوهرم طلاق بگیرم. وکیل گفت: بسیار خوب، مانعی ندارد... فعلا دوهزار دلار بدهید تا ترتیب کارتان را بدهیم. خانم گفت: زکی! 500 دلار میگیرند که او را بکشند، چرا دو هزار دلار بدهم؟
*********************************************
سه نفر به جزیره آدمخوارها رفتند. آدمخوارها آنها را گرفتند و در دیگ آب جوش انداختند. کمی بعد در اولین دیگ را برداشتند دیدند اولی از ترس مرده. در دیگ دومی را برداشتند دیدند از ترس بیهوش شده. در دیگ سوم را برداشتند، یکی که توی دیگ بود، در حالی که بدنش را مالش میداد گفت: ببخشید روشور دارید؟
*********************************************
شنیدم مادرت به رحمت خدا رفته؟ آره! مگه بیماریش چی بود؟ سرماخوردگی. یعنی بر اثر سرماخوردگی فوت کرد؟ آره، آخه وسط خیابون یهو عطسهاش میگیره، تا میایسته عطسه کنه یه ماشین بهش میزنه!
*********************************************
یک بنده خدایی لنگ بوده و روی کشتی هم کار می کرد هروقت از سرکارش می آمده تمام بدنش خیس بوده زنش باهاش دعوا می کنه این چه وضعیه تو چرا هر وقت می آیی همه لباسهایت خیس است
بنده خدا می گه هروقت کشتی را نگه می دارند می گویند لنگرو بندازید و من برمی دارن می ندازن تو دریا
*********************************************
یک ایرانی با یک خارجی ازدواج می کنند خارجی اسمش بیل هست مرند رستوران مادر دختر زنگ میزنه می گوید چکار می کنی میگه دارم با بیل غذا می خورم می گه وای خدا مرگم بده قاشق نداشتی با بیل غذا میخوری
*********************************************
غضنفر دو تا بلوک سیمانی رو گذاشته بوده رو دوشش، داشته میبرده بالای ساختمون. صاحبکارش بهش میگه: تو که فرقون داری، چرا اینا رو میگذاری رو کولت؟! غضنفر میگه: اون دفعه با فرقون بردم، اون چرخش پشتم رو اذیت میکرد!
*********************************************
یکی مرده شور بوده، بعد از یه مدتی میگیرنش دهنش رو سرویس میکنن. رفیقاش میپرسن بابا مگه این بیچاره چی کار کرده بود؟ میگن: این پدرسوخته سوالای شب اول قبر رو تکثیر کرده بود بین مردهها تقسیم میکرد
*********************************************
چندنفر داشتن میرفتن کوه، سرپرستشون (که از قضا لکنت زبون هم داشته) از وسط راه شروع میکنه میگه: چ چ چ.... ملت اول یکم نگاش میکنن ببینن چیمیخواد بگه، بعد میبینن نمیتونه حرفش رو بزنه، بیخیال میشن و راه میافتن، این بابا هم همه مسیر همینجور هی میگفته چ..چ..چ.. وقتی میرسن بالا میخواستن چادر بزنن سرپرسته بالاخره میگه: چ..چ..چا..چا..چا..چادر یادم رفت! ملت میگن ای بابا رودتر میگفتی، حالا باید برگردیم پایین! تو راه برگشت سر پرسته هی میگفته: ش ش ش.. ولی ملت دیگه شاکی بودن و کسی توجه نمیکرده، وقتی میرسن پایین یارو بالاخره میگه: ش..ش..ش..شو..شو..شوخی کردم
*********************************************
یکی چراغ جادو پیدا میکنه، دست میکشه روش غولش در میاد میگه: دو تا آرزو بکن. یکی میگه: یه نوشابه خنک میخوام که هیچ وقت تموم نشه. غوله بهش میده، یکی یکم میخوره میگه: به به! چقدر خنکه! یکی دیگه هم بده
*********************************************
یکی 15 سال به یه مورچه یاد می ده با چوب غذا بخوره مورچه رو می یاره تو میدون که به مردم نشون بده همه دور تا دور وایساده بودن نگاه می کردن . یکی از اونجا رد می شه می بینه همه عقب وایسادن مورچم وسطه می ره با پا موچه رو له می کنه می گه: اخه مورچم ترس داره؟!!!
*********************************************
یکی از زمین و زمان گله می کرده می گه: چه دنیای بدی شده ادم نمی تونه به هیچ کس اعتماد کنه از صبح تا حالا از 10نفر ساعت پرسیدم هر کدوم یه چیز می گن نمی دونم حرف کدوم رو باور کنم؟
*********************************************
یکی تو استادیوم بوده داشته فوتبال نگاه می کرده هی می گفته عجیبه واقعا غجیبه.می گن چی عجیبه؟ می گه: 100هزار تماشاچی 22تا بازیکن 3تا داور .می گن خوب چیش عجیبه؟ می گه گنجشکه همه رو ول کرده ریده رو سر من!!!
*********************************************
زن و شوهری به سینما رفتند. در اواخر فیلم، زن، شوهرش را صدا زد و گفت: این کسی که بغل دست من نشسته از اول فیلم تا حالا خواب است. مرد با ناراحتی جواب داد: به درک که خواب است. حالا چرا منو از خواب بیدار کردی؟
*********************************************
دو نفر در طول مهمانی کنار هم نشسته بودند و در طول دو ساعت یک کلمه هم با هم حرف نزدند پس از دو ساعت یکی از آنها به دیگری گفت: پیشنهاد میکنم حالا در مورد موضوع دیگری سکوت کنیم!
*********************************************
یکی با زنش رفته بوده سینما، تو فیلم یهو یه گاوه شروع میکنه دویدن طرف تماشاچیا. یکی یهو میپره زیر صندلی، زنش میگه: بابا خجالت بکش! این فیلمه. او میگه: زن! من و تو میدونیم فیلمه، گاوه که نمیدونه!
*********************************************
یکی کارت تلفن میخره، عجالتاً اول میده پرسش کنن
*********************************************
به یکی میگن تا حالا موز خوردی؟ میگه: آره ، همون که هستش یک وجبه؟
*********************************************
مشتری: آقا چرا دیگه میخواهی توی حلقم را کیسه بکشی؟ دلاک: آخه خودتون گفتین گلوتون چرک کرده!
*********************************************
زن: من بر خلاف تو همیشه موقع شنا سرم از آب بیرونه. شوهر: آخه عزیزم، چیز سبک همیشه روی آب میمونه!
*********************************************
پسر کوچولو رو به مادرش کرد و گفت: من نمیدانم چرا شبها که دلم نمیخواهد بخوابم به زور مرا میفرستی بخوابم ولی صبحها که دلم نمیخواهد از خواب بیدار شوم به زور مرا بیدار میکنی؟
*********************************************
صاحبخانه: هر وقت میگویم اجاره را بده، میگویی: بگذار حقوق بگیرم، پس کی حقوق میگیری؟ مستاجر: هر وقت که استخدام شدم
*********************************************
دیوانه اولی: ببینم، مگه تو کری که جواب سلام منو نمیدی؟! دیوانه دومی: نه اون احمد داداشمه که کره، من لالم
*********************************************
به یکی میگن یه معما بگو، میگه: اون چیه که درازه، زرده، موزه؟!
*********************************************
یکی سنگ مینداخته تو صندوق صدقات، ازش میپرسن: بابا این چه کاریه میکنی؟! میگه: میخوام به انتفاضه کمک کنم
*********************************************
یکی میره کله پاچه فروشی، یارو بهش میگه: قربون چشم بگذارم؟ اون میگه: نه آقا! حداقل صبر کن من برم قایم شم!
*********************************************
یکی 19 تا بچه داشته، بهش میگن: چرا یک بچه دیگه نمیاری، رُند شه؟! میگه: فرزند کمتر، زندگی بهتر!
*********************************************
یکی میره راهپیمایی، میبینه شلوغه برمیگرده !
*********************************************
یارو تو جبهه پشت ضد هوایی بوده میزنه یه هواپیما رو میندازه. خلبانه با چتر نجات میپره بیرون، طرف میگه: بچهها در برین صاحبش اومد!
*********************************************
یکی تو اتوبوس واستاده بوده، یهو میبینه بند کفشش بازه. به کنار دستیش میگه: آقا قربون دستت، یک دقیقه این میله رو نگردار من بند کفشم رو ببندم!
*********************************************
معتاده میخواسته تاکسی بگیره، به یک تاکسی میگه: مُشتقیم! تاکسیه، پنج متر جلو تر نگه میداره. یارو میگه: ای بـابـا! من که میخواستم اونجا پیاده شم
*********************************************
یکی از ساختمون ده طبقه میفته پایین، همه جمع میشن دورش، ازش میپرسن: آقا چی شده؟ میگه: والله منم تازه رسیدم!
*********************************************
یکی میره شکار خرگوش، صدای هویج در میاره!
*********************************************
به یکی میگن: کجا داری میری؟ میگه: دارم برمیگردم
*********************************************
یکی به رفیقش میگه: میخوام دختر شاه رو بگیرم! رفیقش میگه: چرت نگو مومن! مگه کشکیه؟! یکی میگه: بابا من که راضیم، ننم هم که راضیه، فقط مونده شاه و دخترش
*********************************************
یکی پرتقال خونی میخوره، ایدز میگیره
*********************************************
یکی کلیدش رو تو ماشین جا میگذاره، تا بره کلید ساز بیاره زن و بچش دو ساعت تو ماشین گیر میکنن
*********************************************
از یکی میپرسن چندتا بچه داری؟ انگشت کوچیکشو نشون میده، میگه: هفت تا! ملت کف میکنن، میگن: بابا این که فقط یکیه! میگه: آخه دادم mp3ش کردن
*********************************************
یکی میافته تو چاه، فامیلاش سند میگذارن درش میارن
*********************************************
میخواستن یکی رو شکنجه روحی بدن، میفرستنش تو یک اتاق گرد، میگن برو یک گوشه بشین
*********************************************
به یکی میگن دو دوتا چند تا میشه ؟ میگه 5 تا میگن خاک بر سرت چرا 5 تا ؟ میگه آخه علم پیشرفت کرده !!
*********************************************
یکی خودشو دار میزنه، بعلت ضربه مغزی میمیره! میان میبینند با کِش خودشو دار زده!
*********************************************
مرد: قسم میخوری که منو به خاطر پولهایم دوست نداری؟ زن: هزارتومن بده تا قسم بخورم.
*********************************************
زن: اگه امشب نیایی بریم خونه مامانم دیگه منو نمیبینی! مرد: برای چی؟ زن: واسه اینکه چشمهاتو درمیآورم!